برای دیدن محتوای سایت روی دکمه دسته بندی کلیک بفرمایید
هنگامی که مشارکت والدین در اتفاقاتی که روزمره برای کودک میفته محدود باشه، کودکان معمولاً آینه یا تشویق اندکی دریافت می کنند. آن ها هیچ کس را ندارند که بهشون منعکس کنه که ارزشمند، قابل تحسین یا فوق العاده هستند. هنگامی که والدین بیش از حد درگیر دخالت در کار روزمره فرزندشون می شن، کنترل بیش از حد آن ها و امر و نهی کردن مداوم آن ها ، فرصت کمی برای کودک فراهم می کنه تا خودش رو بازتاب بده و افکار و احساسات مثبت خودش رو داشته باشه. در هر دو مورد، رشد اعتماد به نفس و عزت نفس به خطر می افته. پس باید به کودک اجازه تجربه کردن داد و در عین حال کودک رو به حال خودش رها نکرد. درصورتی که مایل باشید اطلاعات ببشتری در مورد تقویت اعتماد بنفس و عزت نفس کودک ببینید به لینک زیر مراجعه کنید: ⬇️ ⬇️ ⬇️ کودکانی که محیط کودکی کنترلکنندهای را تجربه کردهاند و در نتیجه حس علاقه و انگیزه درونی خود را از دست دادهاند، انگیزه ی خود را تقریبا از دست می دهند. آن ها نمی دانند دقیقا چه کسانی هستند، واقعاً چه می خواهند، چرا در واقع کاری را انجام می دهند، چه کاری باید انجام دهند و غیره. چنین افرادی در دنیایی از بایدها و بایدها زندگی می کنند. آنها در نظم دادن به خود بسیار خوب هستند، درست مانند آنچه در کودکی توسط والدینی که اکنون درونی شدهاند به آنها دستور داده بودند، یا آنقدر از همه بایدها خسته شدهاند که نمیخواهند کاری انجام دهند و تنها کاری که انجام میدهند به تعویق انداختن و جداسازی است. 2. بوجود آمدن افراد با رفتار کنترلی و توهین آمیز افرادی که دارای تمایلات کنترلی هستند در گذشته تحت کنترل بوده اند و مرتب به آن ها امر و نهی می شده. آنها یاد گرفتند که این همان کاری است که مردم انجام می دهند، و چرخه سوء استفاده از این طریق گسترش می یابد. اصلاً تعجب آور نیست که کسانی که از یک محیط کنترلکننده و در غیر این صورت سوءاستفادهگر آمدهاند، همین تمایلات را دارند. آنها به جای اینکه به دنبال محیطی باشند که در آن کنترل شوند، موقعیتی قدرتمند پیدا می کنند تا بتوانند کنترل را انجام دهند. به عنوان مثال، آنها تبدیل به یک رئیس شرور، یک همسر آزرده، یک همسال قلدر یا یک والدین کنترلکننده میشوند. 3. عدم تمرکز، جهت گیری و تصمیم گیری در افرادی که تحت امر و نهی شدید والدین بودند وقتی از یک محیط کنترلی بیرون می آیید، آزاد هستید. به طرز متناقضی، بسیاری از مردم نمی دانند چگونه آزاد باشند. حتی ممکن است در زمان آزادی احساس ناراحتی کنند. البته این منطقی است زیرا، اگر دائماً به شما گفته میشود که چه کاری باید انجام دهید، میتواند گیجکننده باشد، حتی وقتی که ناگهان شما مسئول زندگی خود باشید وهیچکس به شما نمیگوید چه کار کنید، میتواند ترسناک باشد. شما هرگز یاد نگرفتید که چگونه این کار را خودتان انجام دهید، فقط یاد گرفتید که چگونه کارهایی را که به شما گفته شده انجام دهید. افرادی که به شیوهای کنترلکننده بزرگ شدهاند، اغلب تمایلات خوشایند در افراد ایجاد میکنند، زیرا آنها طوری آراسته شدهاند که خود را پایینتر از دیگران ببینند و دیگران را در اولویت قرار دهند. آنها به معنای واقعی کلمه یاد گرفتند که وظیفه اصلی آنها خدمت کردن است. این منجر به ناتوانی در تعیین مرزهای سالم، مراقبت خوب از خود و داشتن حس کافی از عزت نفس می شود. ناتوانی در نه گفتن، احساس مسئولیت در قبال دیگران و چیزهایی که مسئولیت شما نیست، احساس خوب نبودن به اندازه کافی، حمل شرم و گناه سمی، احساس ناتوانی، درماندگی یا وابستگی، و داشتن اضطراب اجتماعی تنها چند نمونه بسیار رایج هستند که در افرادی یافت می شود که تحت کنترل و امر و نهی والدین خود بوده اند. در مام پلاس مشاهده کنید: راههای بهبود فرزندپروری والدین 11 نکته برای تقویت اعتماد بنفس و عزت نفس کودک مجموعه ی مقالات و ویدئوهای اعتماد بنفس کودک در مام پلاس
اثرات کنترل بیش از حد و امر ونهی والدین بر بزرگسالی کودک
1. نداشتن انگیزه و علاقه شخصی
4. امر و نهی شدید والدین در کودکی،افراد خوشایند و مستعد استثمار بوجود می آورد.